تفاوت محور و کانون تمرکز در سبکهای NLP بیزینس کوچینگ و ICF
مصاحبه اکتشافی در هر دو مدل ICF کوچینگ و NLP کوچینگ از اهمیت بالایی برخوردار است، اما هر یک از آنها با استفاده از تکنیکها و رویکردهای متفاوتی این مصاحبهها را مدیریت میکنند. پرسیدن سوال در چارچوب ICF (International Coaching Federation) و NLP (Neuro-Linguistic Programming) در کوچینگ کسبوکار تفاوتهایی از نظر رویکرد، هدف و سبک پرسش دارد. در ادامه به مقایسه این دو نوع کوچینگ از نظر مهارتهای مصاحبه اکتشافی میپردازیم:
رویکرد کلی به مصاحبه اکتشافی
ICF کوچینگ: در این نوع کوچینگ، مصاحبه اکتشافی مبتنی بر مدلهای استاندارد کوچینگ است و هدف آن تسهیل تفکر کوچی است تا بتواند به وضوح به اهداف، چالشها و فرصتهای خود نگاه کند. کوچ با پرسیدن سوالات قدرتمند و گوش دادن فعال به فرد کمک میکند تا خودآگاهی خود را افزایش دهد و راهحلها را از درون خود بیابد.
NLP کوچینگ: در اینجا مصاحبه اکتشافی بیشتر بر بررسی الگوهای ذهنی و رفتاری فرد تمرکز دارد. کوچ با استفاده از تکنیکهای NLP به شناسایی محدودیتهای ذهنی، باورها و نقشههای ذهنی کوچی میپردازد. هدف اصلی شناسایی و تغییر الگوهای نامطلوب ذهنی و رفتاری است که مانع موفقیت فرد میشود.
رویکرد به پرسشگری
در استاندارد ICF، سوالات بیشتر کاوشی و غیرجهتدار هستند. هدف این است که مراجع خود به بینش برسد و از طریق خوداندیشی و تفکر، راهحلهای خود را پیدا کند. سوالات نباید مربی (کوچ) را به یک پاسخ مشخص هدایت کنند، بلکه به مراجع کمک میکنند تا از ظرفیتهای درونی خود استفاده کند.
NLP: در NLP، سوالات بیشتر هدایتگر و استراتژیک هستند. هدف کوچ این است که الگوهای رفتاری، فکری و احساسی مراجع را کشف کرده و آنها را تغییر دهد. در NLP، کوچ معمولاً به دنبال این است که به مراجع کمک کند تا از محدودیتهای ذهنی خود عبور کند و به سطح جدیدی از آگاهی دست یابد.
تفاوت نوع سوالات NLP کوچینگ و ICF
ICF کوچینگ: سوالات در این مدل معمولاً باز، کاوشگر و غیرمستقیم هستند و هدف آنها ایجاد تفکر عمیق در کوچی است. سوالات بیشتر به کشف اهداف، موانع و راهحلها از دیدگاه فرد کمک میکنند. برخی مثالها:
NLP کوچینگ: سوالات در این نوع کوچینگ به طور مستقیم به بررسی ساختارهای ذهنی و زبان فرد میپردازند و از ابزارهای ابهامزدایی مانند متامدل استفاده میکنند تا اطلاعات دقیقتری از نقشه ذهنی فرد دریافت شود. این سوالات به شناسایی و تغییر باورهای محدودکننده و تفکرات ناسازگار کمک میکنند.
سوالات باز و بسته
در رویکرد ICF، سوالات بیشتر باز هستند و به مراجع اجازه میدهند که تفکر عمیقتر و گستردهتری داشته باشد. هدف این است که مراجع گزینههای مختلفی را کشف کند و به نتیجه برسد.
در NLP کوچینگ، سوالات گاهی هدایتشدهتر یا متمرکزتر هستند تا مراجع به نتایج سریعتر دست یابد و رفتارهای نامطلوب یا الگوهای منفی ذهنی تغییر کنند.
ICF: پرسشها برای تشویق به خودشناسی، تفکر باز و آگاهی، بر فرایند و انتخاب مراجع تمرکز دارند. NLP: سوالات برای کشف الگوهای ذهنی و تغییر سریع رفتارها، متمرکزتر و هدفمندتر هستند.
تکنیکها و ابزارهای متفاوت NLP کوچینگ
ICF کوچینگ: کوچ از تکنیکهای فعال گوش دادن، سوالات قدرتمند و بازخورد بدون قضاوت استفاده میکند تا کوچی را به سمت خودکاوی و تصمیمگیری مستقل هدایت کند. کوچ به کوچی کمک میکند تا با توجه به تجربیات و دانش خود، راهحلهای خود را بیابد.
NLP کوچینگ: کوچ علاوه بر گوش دادن فعالانه و برقراری تفاهم همیق و سریع Rapport Building از ابزارها و تکنیکهای NLP مانند آنکوراژ (Anchoring)، بازچارچوبدهی (Reframing) و متامدل استفاده میکند. این تکنیکها به طور مستقیم در شناسایی و تغییر باورهای محدودکننده و تفکرات ناسازگار نقش دارند. هدف این است که فرد بتواند با تغییر الگوهای ذهنی، رفتارهای جدیدی ایجاد کند که او را به اهدافش نزدیکتر کند.
تمرکز بر فرآیند یا محتوا
ICF کوچینگ: تمرکز بیشتر بر فرآیند تفکر کوچی است. هدف کوچینگ ICF این است که کوچی خود به آگاهی برسد و راهحلهای خود را کشف کند. کوچ سعی میکند از دیدگاه خود دخالت نکند و کوچی را به کشف راههای شخصیاش برای حل مشکلات هدایت کند.
NLP کوچینگ: تمرکز بیشتر بر محتوای تفکر است. کوچ به شناسایی دقیق باورها و الگوهای فکری کوچی میپردازد و با استفاده از تکنیکهای NLP به تغییر آنها کمک میکند. این رویکرد فعالتر و مستقیمتر است و کوچ به طور مشخصتری در فرآیند شناسایی و تغییر الگوها دخالت میکند.
آگاهی در برابر تغییر الگو
کوچینگ بر اساس ICF بر پایه آگاهی است. سوالات برای کمک به مراجع درک عمیقتری از خود، ارزشها، باورها و اهدافش طراحی شدهاند. تمرکز بر توسعه آگاهی مراجع است و کوچ از مراجع نمیخواهد که فوراً تغییر کند، بلکه او را به خودشناسی بیشتر دعوت میکند.
در NLP کوچینگ، سوالات معمولاً با هدف تغییر سریع الگوهای ذهنی و رفتاری مطرح میشوند. این تکنیکها بهدنبال تغییر نحوه تجربه و تفسیر مراجع از واقعیت هستند تا او بتواند نتایج ملموس و سریعتری به دست آورد.
خلاصه تفاوتهای NLP کوچینگ و ICF کوچینگ | ||
معیار | ICF کوچینگ | NLP کوچینگ |
نوع سوالات | باز و کاوشگر، متمرکز بر اهداف و چالشها. | متمرکز بر باورها، الگوهای ذهنی و تغییر رفتار. |
تکنیکها | گوش دادن فعالانه، سوالات قدرتمند، بازخورد. | گوش دادن فعالانه، متامدل، شرطیسازی ارادی، بازچارچوبدهی. |
تمرکز | فرآیند تفکر و خودکاوی کوچی. | محتوا و الگوهای ذهنی و رفتاری کوچی. |
نتایج | افزایش خودآگاهی و تفکر استراتژیک. | تغییر سریع باورها و الگوهای ذهنی. |
سرعت تغییر | تدریجی | سریعتر و عمیقتر. |
رویکرد | غیرمستقیم و مبتنی بر کشف شخصی. | مستقیم و مبتنی بر تغییر الگوهای ذهنی و رفتاری. |
کاوش ذهنی
ICF: در این استاندارد، کوچ تلاش میکند تا از طریق سوالات به مراجع کمک کند که بیشتر درونی و شخصی فکر کند و به دیدگاههای جدید دربارهی خود و مسائل برسد.
در NLP، سوالات بهدنبال کاوش سریعتر و تغییر ساختاری در الگوهای ذهنی و ادراکی هستند، تا مراجع به جای اندیشیدن طولانی، بتواند به نتایج قابل مشاهده دست یابد.
نتیجه در برابر فرایند
کوچینگ مبتنی بر ICF بیشتر به فرایند توجه دارد و کوچ به دنبال این است که مراجع خود به نتیجه برسد. کوچ معمولاً به دنبال این است که مراجع تجربه و راه حلهای خود را پیدا کند و کوچ تنها نقش تسهیلگر دارد.
در NLP، تمرکز بیشتر بر نتیجهگرا بودن است. سوالات به نحوی طراحی شدهاند تا مراجع سریعتر به تغییر دست یابد و بتواند الگوهای ذهنی خود را برای رسیدن به نتیجه بهینه تغییر دهد.
سرعت و عمق تغییرات در NLP کوچینگ
در ICF کوچینگ، تغییرات ممکن است تدریجی و پایدار باشند، زیرا کوچی خود روند رشد و تغییر را هدایت میکند و به تدریج به بینشهای جدید دست مییابد.
در NLP کوچینگ، تغییرات میتواند سریعتر و عمیقتر باشد. تکنیکهای NLP معمولاً به شناسایی سریع و تغییر باورها و رفتارهای ناخودآگاه کمک میکنند، که ممکن است منجر به نتایج فوریتری شود.
نتایج مورد انتظار
ICF کوچینگ: نتایج معمولاً شامل افزایش خودآگاهی، بهبود تفکر استراتژیک و توسعه رهبری است. کوچی از طریق کشف خود و با راهبری کوچ به اهداف خود میرسد.
NLP کوچینگ: نتایج بیشتر شامل تغییرات سریعتر و عمیقتر در رفتار و تفکر است. با استفاده از تکنیکهای NLP، فرد میتواند به سرعت باورهای منفی و موانع ذهنی را شناسایی و تغییر دهد، که منجر به تحولات ملموستر و رفتاریتر میشود.
مصاحبه اکتشافی در ICF کوچینگ بر تسهیل خودآگاهی و پیدا کردن راهحلهای شخصی از طریق سوالات قدرتمند تمرکز دارد، در حالی که NLP کوچینگ با استفاده از تکنیکهای تخصصی برنامهریزی زبانی اعصاب به تغییر الگوهای فکری و رفتاری میپردازد تا کوچی به نتایج سریعتری برسد.